آب با مردمشناسی و مردمنگاری عجین است. آب با جغرافیا و جغرافیای اقتصادی و سیاسی و کشاورزی ما درگیر است. شما به نامهای روستاهای ایران نگاه کنید که متأسفانه دارند ویران میشوند. تقریباً 60 هزار روستا داشتیم، این تعداد را فهرست کنید ببینید چقدر از اینها با کلمه آب عجین هستند؟ چند تا علیآباد و حسینآباد و تقیآباد و نقیآباد داریم؟ آنها هم که با آب همراه نیستند با «چشمه» همراه هستند یا با «رود» و «میان رودان» و غیر و ذالک.... بنده البته سرشماری نکردهام، اما این میتواند موضوع پایاننامه هم باشد. اگر تحقیق کنیم که چند درصد نامهای آبادیهای شهرهای ایران با آب در ارتباطاند.
البته چیزهایی هست که با آب پیوند دارند ما در ظاهر متوجه نیستیم. مثل «نیمهور»، «ورآباد» و... که اینها در بطنشان آب و سراب و دریاچه و اینها هستند. شما «خانآباد» میشنوید فکر میکنید اشاره به «فئودال» است. اما نه، اینها همه در مورد آب و چشمه است. بسیاری از نامهای جغرافیایی ما آب است.
الفبای ما ایرانیها با «آب» شروع میشود. اما وقتی این ملت آب را فراموش میکند انسان شگفتزده میشود! ترکیبهای مربوط به آب را در فرهنگ لغات مشاهده کنید، ما بیش از 30 هزار لغت درباره آب و مسائل مربوط به آب و مسائل مربوط به آبیاری در زبان فارسی داریم.
چه کسی به این مسایل فکر میکند؟ دنیا و عقبی ما، دین ما، اقتصاد ما، سیاست ما، استقلال ما در ارتباط با آب است. چگونه میشود آب را فراموش کرد اینگونه که ما ایرانیان در یکصد سال گذشته آن را فراموش کردهایم! آقای دکتر صفینژاد در مورد تاریخچه و عظمت قنوات سخن گفتهاند.
تمدن ایرانیان را بسیاری از پژوهشگران و غیر ایرانیان «تمدن کاریزی» مینامند. ما ملتی بودیم که در دل کویر و مناطق کویری و نیمهکویری توانستهایم زندگی کنیم. زندگی کردن در مدیترانه که هنر نیست، اگر ملّتی توانست در این کویر زندگی کند و تمدن و فرهنگ خود را بر این همه خسّت طبیعت پایهریزی کند و موجب ارتباط جهانی شود و حتی راه ابریشم را از خود عبور دهد و جهان را به هم متصل کند، آن وقت است که هنری انجام داده است.
از انسان تعاریف زیادی شده؛ یکی میگوید انسان حیوانی است اندیشهورز، دیگری میگوید سخنگو، آن دیگری میگوید گزینشگر، بنده فکر میکنم اگر انسان ایرانی را بخواهند تعریف کنند، باید بگویند ایرانی انسانی است «آبجو». اما چه شد که ایرانی آبجویِ آبشناسِ آبیابِ آبرسانِ آبیار، آب را فراموش کرد؟! این شگفتانگیز نیست؟ ملّتی که چند هزار سال به آبیاری، آبرسانی و آبیابی مشهور بوده است و شیوههای آبیاری را ابداع کرده است، ولی ایرانیانِ این نسل را به هیچ وجهمنالوجوه شگفتزده نمیکند؟ کشت سنگچالی، کشت سبوئی، کشت کوزهای، کشتآدوری، کشت خار وابسته و صدها کشت دیگر.
چرا یک ملتی که پیش از این، این همه به آب اهمیت میداد اینقدر«آب گم کن» شده است. آیا این معنیاش آن نیست که ایرانی خودش را گم کرده است؟ چه چیز موجب خود گمگشتگی نسل جدید ما شده است؟ باید گفت بیماری هلندی ما را به اینجا رسانده است. اسم این بیماری را به اشتباه هلندی گذاشتهاند.
اگرچه برخی گمان میکنند اروپاییها آن را کشف کردند، ولی باید گفت ما خودمان زودتر از همه کشفش کردهایم و ما اصلاً از این بیماری ایرانیالاصلتر نداریم! چون این کشور ماست که بیش از صد سال گذشته نفت در آن فوران میکند و جهان را آگاه میکند و ما را ناآگاه میسازد.
سی سال پیش این معلم شما در یک جزوه درسی که بعدها به صورت مقاله نیز ارائه شد، استعاره خوابیدن زیر سایه دکلهای نفت را بیان کرد و تبعات آن در اقتصاد بادآورده را بیان کرد و نامهای دیگری بر آن گذاشت و در دانشگاه تقریباً محاکمه شد که «چرا چنین سخنهای بیربطی میگویی؟ اقتصاد بادآورده یعنی چه؟ خوابیدن زیر دکلهای نفت یعنی چه؟» اما بعدها که اروپاییها نامش را بیماری هلندی گذاشتند همانها ترجمهاش کردند و به و چه کردند. به هر حال همین بیماری موجب شد که ما از «واقعیت» اجتماعیمان که آب در آن عنصر اساسی آن است غافل شویم و درباره آن فکر نکنیم.
آن زمان ما نمیدانستیم که باید پیشدستی کنیم و نام ایرانی را بر این بیماری بگذاریم، قبل از ما هم دیگرانی بودند که یادشان رفت که چنین کاری کنند، از جمله مرحوم باستانی پاریزی. ایشان در «حماسه کویر» و در مقالات دیگرش بارها درباره این آزار بیماری هلندی صحبت کرده و نه تنها ویژگی اقتصادی، که ویژگیهای روانی، آموزشی، سیاسی و غیره.... آزار بیماری هلندی را نیز بیان کرده است.
اما این همه آزاری نیست که ما را از واقعیت دور کرده است. معلم شما در زمینه آب، یک بیماری و آزاری را یافته است، ولی این بار دیگر نمیگذارد که غربیها بیماری صد ساله ما را به نام خودشان به ثبت برسانند! بزودی این بیماری را منتشر میکنیم.
تهیه و تنظیم: دکتر میثم مهدیار
۳۱ تیر ۱۳۹۷ - ۱۱:۳۷
کد خبر: 611038
چرا یک ملتی که پیش از این، این همه به آب اهمیت میداد اینقدر«آب گم کن» شده است. آیا این معنیاش آن نیست که ایرانی خودش را گم کرده است؟
نظر شما